![]() |
28 آذر 1397 |
اينها را به نيت آن ننوشته ام كه كسي بخواند، و بر من رحمت آورد، بلكه نوشته ام كه قلب آتشينم را تسكين دهم، و آتشفشان درونم را آرام كنم.
هنگامي كه شدت درد و رنج طاقت فرسا ميشد، و آتشي سوزان از درونم زبانه ميكشيد و ديگر نميتوانستم آتشفشان وجود را كنترل كنم، آنگاه قلم به دست ميگرفتم و شراره هاي شكنجه و درد را، ذره ذره از وجودم ميكندم و بر كاغذ سرازير ميكردم… و آرام آرام به سكون و آرامش ميرسيدم.
آنچه در دل داشتم. بر روي كاغذ مينوشتم و در مقابلم ميگذاشتم، و در اوج تنهايي، خود با قلب خود راز و نياز ميكردم، آنچه را داشتم به كاغذ ميدادم و انعكاس وجود خود را از صفحه مقابلم دريافت ميكردم، و از تنهايي به در ميآمدم…
اينها را ننوشته ام كه بر كسي منت بگذارم، بلكه كاغذ نوشته ها بر من منت گذاشته اند و درد و شكنجه درونم را تقبل كرده اند…
اينجا، قلب ميسوزد، اشك ميجوشد، وجود خاكستر ميشود، و احساس سخن ميگويد.
اينجا، كسي چيزي نميخواهد، انتظاري ندارد، ادعايي نميكند… فرياد ضجهاي است كه از سينهاي پر درد به آسمان طنين انداخته و سايه اي كمرنگ از آن فريادها بر اين صفحات نقش بسته است.
چه زيباست؛ راز و نيازهاي درويشي دلسوخته و نااميد در نيمه شب، فرياد خورشان يك انقلابي از جان گذشته در دهان اژدهاي مرگ،
اعتراض خشونت بار مظلومي، زير شمشير ستمگر،
اشك سرد يأس و شكست بر رخساره زرد دلشكسته اي در ميان برادران به خاك و خون غلتيده،
فرياد پرشكوه حق، هر حلقوم از جان گذشته اي عليه ستمگران روزگار.
چه خوش است؛ دست از جان شستن و دنيا را سه طلاقه كردن،
از همه قيد و بند اسارت حيات آزادشدن،
بدون بيم و اميد عليه ستمگران جنگيدن،
پرچم حق را در صحنه خطر و مرگ برافراشتن،
به همه طاغوتها نه گفتن،
با سرور و غرور به استقبال شهادت رفتن.
جايي كه ديگر انسان مصلحتي ندارد تا حقيقت را براي آن فدا كند، ديگر از كسي واهمه نميكند تاحق را كتمان نمايد…
آنجا، حق و عدل، همچون خورشيد ميتابد و همه قدرتها، و حتي قداستها فرو ميريزند، و هيچكس جز خدا –فقط خدا- سلطنت نخواهد داشت.
من آن آزادي را دوست دارم، و از اينكه در دوره هاي سخت حيات آن را تجربه كرده ام خوشحالم، و به آن اخلاص و سبكي و ايثار، و لذت روحي و معراج كه در آن تجربه ها به آدمي دست ميدهد حسرت ميخورم...
.گزيده اي از راز و نيازهاي دست نوشته دکتر چمران
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: دکتر چمران,
![]() نویسنده : آرامش
![]() |